Skip to content
  • صفحه اصلی
  • فیلم‌های ایرانی
    • فیلم‌های – درام
    • فیلم‌های – کمدی
    • فیلم‌های – اکشن
    • فیلم‌های – رمنس (عاشقانه)
    • فیلم‌های – ترسناک
  • سریال‌های ایرانی
    • سریال‌های – درام
    • سریال‌های – کمدی
    • سریال‌های – اکشن
    • سریال‌های – ترسناک
  • پخش زنده
  • تماس با ما

Jamshidieh – جمشیدیه

+5
-1
Jamshidieh - جمشیدیه HD

Jamshidieh - جمشیدیه HD

Jamshidieh - جمشیدیه

Jamshidieh – جمشیدیه

ژانر: اجتماعی
سال تولید: ۱۳۹۷
بازیگران: سارا بهرامی، حامد کمیلی، پانته‌آ پناهی‌ها، سعید چنگیزیان، ستاره پسیانی، ندا جبرائیلی و…
کارگردان: یلدا جبلی
خلاصه داستان: ترانه و امیر (زن و شوهر ۳۴ و ۳۷ ساله) در شب تولد امیر، درگیر حادثه‌ای شده و برای کشف حقایق نهفته در دل این حادثه، وارد مسیر پیچیده‌ای می‌شوند که هرچه در آن پیش می‌روند، امکان بازگشت‌شان کمتر می‌شود…

Wikipedia

Download Download HD

 65,528 :تعداد بازدید‌ها

Share this: :به اشتراک بگذارید

  • Click to share on Twitter (Opens in new window)
  • Click to share on Facebook (Opens in new window)
  • Click to share on Telegram (Opens in new window)
  • Click to share on WhatsApp (Opens in new window)
  • Click to email this to a friend (Opens in new window)

Add a Comment Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

1 Comment

  1. Avatar بيتا شيرازی says:
    December 6, 2020 at 4:31 pm

    ایول جالب بود.در کشوری که همه دزد و غارتگر همه مردمش دزد بودند

    شهری بود که همة اهالی آن دزد بودند. شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانة یک همسایه. حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانة خودش که آنرا هم دزد زده بود. به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری میدزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی میدزدید. داد و ستدهای تجاری و به طور کلی خرید و فروش هم در این شهر به همین منوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریدارها و هم از جانب فروشنده ها. دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن بالا بکشند؛ به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده.

    روزی، چطورش را نمیدانیم؛ مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد. شبها به جای اینکه با دسته کلید و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان. دزدها میامدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند و راهشان را کج میکردند و میرفتند. اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به این تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود. هرشب که در خانه میماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین میگذارد و روز بعد هم چیزی برای خوردن ندارد.

    بدین ترتیب، مرد درستکار در برابر چنین استدلالی چه حرفی برای گفتن میتوانست داشته باشد؟ بنابراین پس از غروب آفتاب، او هم از خانه بیرون میزد و همانطور که از او خواسته بودند، حوالی صبح برمیگشت؛ ولی دست به دزدی نمیزد. آخر او فردی بود درستکار و اهل اینکارها نبود. میرفت روی پل شهر میایستاد و مدتها به جریان آب رودخانه نگاه میکرد و بعد به خانه برمیگشت و میدید که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته است.

    در کمتر از یک هفته، مرد درستکار دار و ندارد خود را از دست داد؛ چیزی برای خوردن نداشت و خانه اش هم که لخت شده بود. ولی مشکلی این نبود. چرا که این وضعیت البته تقصیر خود او بود. نه! مشکل چیز دیگری بود. قضیه از این قرار بود که این آدم با این رفتارش، حال همه را گرفته بود! او اجازه داده بود دار و ندارش را بدزدند بی آنکه خودش دست به مال کسی دراز کند. به این ترتیب، هر شب یک نفر بود که پس از سرقت شبانه از خانة دیگری، وقتی صبح به خانة خودش وارد میشد، میدید خانه و اموالش دست نخورده است؛ خانه‌ای که مرد درستکار باید به آن دستبرد میزد.

    به هر حال بعد از مدتی به تدریج، آنهایی که شبهای بیشتری خانه شان را دزد نمیزد رفته رفته اوضاعشان از بقیه بهتر شد و مال و منالی به هم میزدند و برعکس، کسانی که دفعات بیشتری به خانة مرد درستکار (که حالا دیگر البته از هر چیز به درد نخوری خالی شده بود) دستبرد میزدند، دست خالی به خانه برمیگشتند و وضعشان روز به روز بدتر میشد و خود را فقیرتر میافتند.

    به این ترتیب، آن عده ای که موقعیت مالیشان بهتر شده بود، مانند مرد درستکار، این عادت را پیشه کردند که شبها پس از صرف شام، بروند روی پل چوبی و جریان آب رودخانه را تماشا کنند. این ماجرا، وضعیت آشفتة شهر را آشفته‌تر میکرد؛ چون معنیش این بود که باز افراد بیشتری از اهالی ثروتمندتر و بقیه فقیرتر میشدند. به تدریج، آنهایی که وضعشان خوب شده بود و به گردش و تفریح روی پل روی آوردند، متوچه شدند که اگر به این وضع ادامه بدهند، به زودی ثروتشان ته میکشد و به این فکر افتادند که “چطور است به عده ای از این فقیرها پول بدهیم که شبها به جای ما هم بروند دزدی”. قراردادها بسته شد، دستمزدها تعیین و پورسانتهای هر طرف را هم مشخص کردند: آنها البته هنوز دزد بودند و در همین قرار و مدارها هم سعی میکردند سر هم کلاه بگذارند و هرکدام از طرفین به نحوی از دیگری چیزی بالا میکشید و آن دیگری هم از … .

    اما همانطور که رسم اینگونه قراردادهاست، آنها که پولدارتر بودند و ثروتمندتر و تهیدستها عموماً فقیرتر میشدند. عده‌ای هم آنقدر ثروتمند شدند که دیگر برای ثروتمند ماندن، نه نیاز به دزدی مستقیم داشتند و نه اینکه کسی برایشان دزدی کند. ولی مشکل اینجا بود که اگر دست از دزدی میکشیدند، فقیر میشدند؛ چون فقیرها در هر حال از آنها میدزدیدند. فکری به خاطرشان رسید؛ آمدند و فقیرترین آدمها را استخدام کردند تا اموالشان را در مقابل دیگر فقیرها حفاظت کنند، ادارة پلیس برپا شد و زندانها ساخته شد. به این ترتیب، چند سالی از آمدن مرد درستکار به شهر نگذشته بود که مردم دیگر از دزدیدن و دزدیده شدن حرفی به میان نمیاوردند. صحبتها حالا دیگر فقط از دارا و ندار بود؛ اما در واقع هنوز همه دزد بودند. تنها فرد درستکار، همان مرد اولی بود که ما نفهمیدیم برای چه به آن شهر آمد و کمی بعد هم از گرسنگی مرد

    +3
    0
    Reply

بهترین‌ها از نظر شما

  • Mankan (Mannequin) – Backstage مانکن – پشت صحنهMankan (Mannequin) - Backstage مانکن - پشت صحنه +257
  • Ghorbagheh – Episode 15 Final – قورباغهGhorbagheh - Episode 15 Final - قورباغه +191
  • Del Episode 40 دل فصل ۳ قسمت آخرDel Episode 40 دل فصل ۳ قسمت آخر +151
  • Hayoula  19 قسمت آخرHayoula 19 قسمت آخر +140
  • Aghazadeh – Episode 29 Final – پایان آقازادهAghazadeh - Episode 29 Final - پایان آقازاده +188

Soltaan v4.5/Beta © 2021. All Rights Reserved. Soltaan Entertainment Webcasting Powered by Telenovin. Designed by Mike Abbasi(CEO). To Report any DMCA/copyright infringement or any other questions please Contact Us @ admin@soltaan.com. | Telegram @Soltaandotcom.
loading Cancel
Post was not sent - check your email addresses!
Email check failed, please try again
Sorry, your blog cannot share posts by email.